جنگ کاهلانه، همیشه به سود دشمن است. "کجدار و مریز"، حرف مفت مفت است. بادیهیی که کجش داشتهیی و نمیریزد، در واقع، چیزی در آن نیست که بریزد. بادیه که لبالب شد، یک ذره هم نمیتوان کجش کرد. هیچ موجودی در جهان، نفرتانگیز تر از عاشق نیمبند نیست... صائب قبل از من گفته است: "دیوانهیی که میرمد از سنگ کودکان، بیرون کنش ز شهر، که کامل عیار نیست...
نمیشود به گذشتهها برگشت؛ نمیشود حتی یک قدم هم عقب گذاشت؛ چرا که واقعا گذشتهای وجود ندارد، و آن چه هست چیزی جز یاد نیست. گذشته، در جای خود نمانده تا ما به آن جا بازگردیم. گذشته، مثل هیزم خشک، سوخته و تمام شده، و از آن، تنها، خاکستر خاطره برجای مانده - به دست باد زمانه.
... و چه ترحمانگیزند آنها که عاشق کامل زادگاهشان نیستند
و چه خشمانگیزند آنها که از میهنشان
همانگونه نام میبرند که از یک ستارهی دور...
تاریخ را تنها خرده دروغهای خندهآور تاریخی قابل تحمل میکند؛ وگرنه چیزی به جز خون مظلومان، مرکب تاریخ نبوده است...
ابراهیمی، نادر. آتش بدون دود. روزبهان: تهران.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر