۱۳۹۴ تیر ۲۳, سه‌شنبه

دل فولاد

حرف از دانشگاه مادری بود با دانش‌آموختگان جدیدش٬ شاید دری از یاد باز بشود به ساختمان آجری کوچکی یا یکی دو چهره‌ی آشنا٬ سالی که جان به در برده‌های اخراجی برگشتند٬ سال‌های جنگ و موشکی که دانشگاه را تعطیل کرد٬ سالی که نام شریف واقفی بی ربط بود... نه! دری باز نشد٬ پنجره‌ای نیز هم. پرده‌ای بود ضخیم آویخته میان دو نسل: نسلی که نمی‌خواهد فراموش کند و نسلی که چیزی برای به یاد آوردن ندارد٬ نسلی که همه درگیر گذشته است و نسلی که همه درگیر حال است. یادمان دهه‌ی شصت دانشگاه برای نسل امروز دورتر از یادمان شانزده آذر برای نسل ما است. نه ساختمان مشترکی میان‌مان بود که از آجرها حرف بزنیم٬ نه چندان بازمانده‌ی ایام که از آدم ها دم بزنیم. شریف نامی بود مشترک روی دانشنامه‌های‌مان٬ همین.

۱۳۹۴ تیر ۱۳, شنبه

پرواز ۶۵۵

Fuck the USA and Iranians who celebrate July 4th instead of remembering July 5th.