۱۳۸۹ تیر ۱۳, یکشنبه

جنوبی ها

فیلم جدید آلیور استن به نام جنوب مرز، South of the Border، کمی دیر روی صحنه آمده است و در همین مدت هم کمی کهنه شده است، اما هنوز می تواند در پای خود را در سینمای مستند بر جای بگذارد. فیلم چکیده ای از پاگرفتن جنبش نوین آمریکای لاتین را در اوج قدرت فاشیزم دوران بوش پی می گیرد. استون نشان می دهد چگونه آمریکای لاتین هنوز هسته های دنیایی انسانی را از گزند سرمایه داری جهانخوار در خود به پناه نگاه داشته است تا روزی بارور شوند. ورشکستگی سیاسی آفریقا و در سراشیب بودن آسیایی ها در پرتگاه نیولیبرالیزم بر اهمیت جنبش کشورهای لاتین می افزاید. اما از سوی دیگر نگاه فیلم که با روی کار آمدن اوباما تمام می شود خوشبینانه به نظر می رسد. رویدادهای پس از به قدرت رسیدن اوباما مانند جنگ طلبی او در افغانستان و تهدید وی به حمله هسته ای به ایران و کره شمالی، و نیز رویدادهای اخیر آمریکای لاتین مانند روی کار آمدن دست راستی ها در شیلی به نگرانی ها افزوده است. این را هم بیافزاییم که لحن آلیور استن بسیار ملایم تر از فیلم سازان پیشرویی مانند مایکل مور است و این از برندگی فیلم می کاهد. گنجاندن یک گفتگوی کوتاه از مور در فیلم شدت چنین تفاوت لحنی را آشکار می کند. دست آخر اینکه فیلم شاید بیننده ایرانی را نیز در شناخت رابطه ی میان احمدی نژاد و رهبران لاتین و تفاوت شان همراهی کند.

۱۳۸۹ تیر ۱۲, شنبه

نیویورک

سرمایه داری در آمریکا به همه چیز چنگ انداخته است از جمله گردشگری. آمریکایی ها نذر دارند که حتما در لاس وگاس قمار کنند، برای ماه عسل به هاوایی بروند، حتما روی پیاده روی هالیوود راه بروند، و جز آن. رفتن به نیویورک بدون درگیری روانی با آنچه همه می کنند و جایی که همه می روند به همین دلیل ساده نیست. فقط می شود گاهی برنامه ها را دستکاری کرد و مثلا از رفتن به مجسمه آزادی و بازمانده برج های تجارت جهانی و خیابان وال صرف نظر کرد. در مقابل اما خرید فیلم محمد رسول الله از فروشنده بنگلادشی در کویینز، یا طراحی های هنرمندان آزاد از میدان یونیون، و حتی سرکشی به عتیقه فروش هراتی در گرینویچ (بدون خرید البته!)، به جای خرید از فروشگاه های منهتن و سوهو بسیار ساده است. کافی است پول بادآورده نداشته باشید، همه چیز طبق برنامه پیش خواهد رفت. این چند تا پیوند و عکس هم پیشکش همین سفر است:
Dan

Henry

Kristiana

Abdul

تظاهرات یادمان بیست و دوم خرداد در نیویورک (امروز ایران، فردا فلسطین)



سر مویی از انبوه آثار سرقت شده از ایران در موزه ی هنر نیویورک. این آثار پیش از برنامه ی هسته ای ایران دزدیده شده اند.



نمونه ی اسکلت فلزی در نیویورک: کاش زلزله ای، زلزله ای، زلزله ای، در کار، در کار، در کار، می بود.


بازمانده ی جنگ سرد در هارلم: این یکی به برنامه ی هسته ای ایران ربط دارد، یا اگر آمریکا به ایران حمله کند باید ربطش دهیم.


معماری کمینه گرا یا مینیمالیست یا وقتی تیرآهن ها را یک متر بلندتر سفارش می دهند.


مردم نیویورک از نشستن کنار تندیس همجنس بازان واهمه ای ندارند ، شاید هم جای دیگری جز این پارک ندارند که بروند.


میدان اتحادیه: یادگار زمانی که کارگران در آمریکا حقی داشتند، یا دست کم می خواستند حق شان را بگیرند.


و آثار باقیه دیواری.

۱۳۸۹ تیر ۱۰, پنجشنبه

انتخاب

محاصره اقتصادی آمریکا تازگی ندارد، ولی به نظر می رسد این بار پیش در آمد جنگ با ایران باشد. حالا پرسش این است: اگر آمریکا به ایران حمله کند، شما که در خارج از کشور و به ویژه در آمریکا به آن زندگی می کنید چه واکنشی نشان خواهید داد:
یک: اسلحه به دست می گیرید و به مواضع نظامی آمریکایی ها حمله خواهید کرد
دو: به نیروهای مسلح آمریکا می پیوندید تا از درون به آنها حمله کنید
سه: به ایران می روید و به نیروهای مسلح می پیوندید تا از کشور دفاع کنید
چهار: بدون در دست گرفتن اسلحه از هر روش برای حمله به منافع آمریکا استفاده خواهید کرد
پنج: به ایران می روید و به نیروهای اطلاعاتی می پیوندید تا پس از بازگشت جاسوسی کنید
شش: در آمریکا می مانید و به تبلیغ علیه حمله نظامی آمریکا می پردازید و اطلاع رسانی می کنید
هفت: به ایران می روید و در کنار خانواده تان در انتظار بمب های آمریکایی می مانید
هشت: به کار و زندگی تان ادامه می دهید، جنگ که تمام شد سری به خانواده تان می زنید
نه: از جنگ حمایت می کنید و از دولت آمریکا می خواهید تا سرنگونی رژیم جنگ را ادامه دهد
ده: به نیروهای مسلح آمریکا می پیوندید تا در جنگ علیه ایران مشارکت کرده باشید