They fuck you up, your mum and dad.
They may not mean to, but they do.
They fill you with the faults they had
And add some extra, just for you.
But they were fucked up in their turn
By fools in old-style hats and coats,
Who half the time were soppy-stern
And half at one another's throats.
Man hands on misery to man.
It deepens like a coastal shelf.
Get out as early as you can,
And don't have any kids yourself.
تو را می گایند، مامان و بابایت.
شاید منظوری ندارند، اما می کنند.
تو را از خطاهایی که داشتند می انبارند
و بر آن قدری می افزایند، فقط برای تو.
اما آنها به نوبه خود گاییده شده بودند
توسط احمق هایی در کلاه ها و بالاپوش های قدیمی،
که نیمی از وقت را عبوس احساساتی بودند
و نیم دیگر را بر گلوگاه یکدیگر.
انسان بدبختی را به انسان می سپارد.
چون پوست صدفی شیار می خورد.
هر چه زودتر توانستی بیرون بزن
و خود هیچگاه فرزندی نداشته باش.
فیلیپ لارکین (1985-1922 انگلستان)
برگردان آژند اندازه گر
شاید منظوری ندارند، اما می کنند.
تو را از خطاهایی که داشتند می انبارند
و بر آن قدری می افزایند، فقط برای تو.
اما آنها به نوبه خود گاییده شده بودند
توسط احمق هایی در کلاه ها و بالاپوش های قدیمی،
که نیمی از وقت را عبوس احساساتی بودند
و نیم دیگر را بر گلوگاه یکدیگر.
انسان بدبختی را به انسان می سپارد.
چون پوست صدفی شیار می خورد.
هر چه زودتر توانستی بیرون بزن
و خود هیچگاه فرزندی نداشته باش.
فیلیپ لارکین (1985-1922 انگلستان)
برگردان آژند اندازه گر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر