یادمان باشد گروهی از ایرانیان عرب تبار از ماه ها پیش از رسمی شدن جنگ شهرها ی جنوب را به ناامنی کشانده بودند.
یادمان باشد عراقی ها بسیاری از اعراب ایرانی تبار را در مرزها آواره رها کردند.
یادمان باشد ایرانیان بسیاری از زیر بار جنگ شانه خالی کردند و با تکیه بر سرمایه های بادآورده از کشور گریختند.
یادمان باشد جوانان بسیاری در لباس هایی به رنگ های گوناگون در برابر تجاوز ایستادند و دلاورانه جان دادند.
یادمان باشد تمام کشورهای عربی، حتی فلسطین، از عراق پشتیبانی کردند تا آرزوی دیرینه دستیابی به خاک ایران را برآورده کنند.
یادمان باشد آمریکایی ها و اروپایی ها از هیچ کمکی به عراق، از جمله ارسال سلاح های شیمیایی، دریغ نکردند.
یادمان باشد سازمان ملل تا سال ها حاضر نشد حکومت عراق را برای آغاز جنگ محکوم و یا حتی سرزنش کند.
یادمان باشد سربازان عراقی، و نه شخص صدام حسین، دست به چه جنایات و تجاوزاتی مانند فاجعه ی سوسنگرد زدند.
یادمان باشد نه عراقی ها و نه حکومت شان هرگز غرامت مندرج در قطعنامه سازمان ملل را نپرداختند.
یادمان باشد شورای امنیت سازمان ملل هرگز از حقوق ایران دفاع نکرد.
یادمان باشد همه ی این ستم ها وقتی به ایران رفت که فقط به شاه نوکر صفت آمریکایی گفته بودیم نه، و آمریکایی ها از این رنجیده بودند. شاید هم از این رنجیده بودند که سفارت شان را به حال خود نگذاشته بودیم تا مانند سال سی و دو از آنجا کودتا را رهبری کنند. هنوز نه احمدی نژادی در کار بود و نه تاسیسات هسته ای. فقط شیرهای نفت به اسراییل و آفریقای جنوبی نژاد پرست را بسته بودیم. و در همان حال آمریکا از اسراییل حمایت می کرد و انگلیس از آفریقای جنوبی.
یادمان باشد ما تنها هستیم. ایران تنهاست. و سازمان ملل و شورای امنیت و صاحبان حق وتو و سیاست بازان جهانی فقط می خواهند سوار باشند.
یادمان باشد هیچکس در نیویورک جرئت ندارد عکس آریل شارون را روی اتوبوسی با شعار حقوق بشر بگذارد. هیچکس جرئت ندارد حرفی از سازندگان بمب هیروشیما و ناکازاکی بزند، مگر به تحسین. هیچکس حق ندارد بوش یا اوباما یا نیکسون یا ترومن را بابت کشتار مردم بیگناه بازخواست کند، نه ناپالم، نه عراق، نه ویتنام، نه افغانستان، و نه هیچ جای دیگر. هیچکس جرئت ندارد بپرسد تکلیف آوارگان شصت ساله ی فلسطینی که در اسارت به دنیا آمده اند چیست.
یادمان باشد روزی که سلاح را زمین بگذاریم، بمب ها بر سرمان فرود خواهند آمد.