۱۳۸۸ مهر ۲۸, سه‌شنبه

دلال ها

یکی از مزایای تحصیلات عالی و اخذ مدارک تخصصی و پیمودن راه های آرمانی جوامع امروزی این است که پس از فتح قله ها می توانی رودرروی همان جامعه در آیی و بگویی که همه شان در تمام طول راه دروغ می گفتند. یک مشت دلال و واسطه تمامی مظاهر تمدن و مفاخر بشریت را به لجن کشیده اند و قربانی منافع سخیف و آنی خود کرده اند. آنچه نام نردبان ترقی به آن داده اند توهمی بیش نیست تا با آن جمعیت رو به افزایش جهان را به بردگی وادارند. بخش عظیمی از توانمندی های انسان در مراکز تحصیلی و دانشگاهی و پژوهشی به هدر می روند تا انبوهی از کتاب ها و نگاشت های به ظاهر علمی تولید کنند که هیچ گرهی از انسان امروز را باز نمی کند.
بسیاری از دانش آموختگان چنین مراکزی تا پایان عمر به تولید پوچ خواهند پرداخت و حقوق خود را برای خرید همه ی آنچه به آن بی نیازند به دلالان می دهند و با آوردن کودکانی به این دنیا سود نسل بعدی واسطه ها را تضمین می کنند. در همین حال دلالان و واسطه ها با تزویرهای گوناگون سلطه ی خود بر جهان را مستحکم می کنند و مطمئن خواهند شد تا هیچ فرهیخته ای در هیچ کجای جهان بر کار نباشد. این گروه بی شرم تا آنجا پیش می روند که مبانی برده داری نوین را با نام های آیینی مدیریت و رهبری به دیگران آموزش می دهند.
داستان مردم بی سوادی که تصویر مار را از مزوری پذیرفتند و واژه ی مار را از نویسنده ای نه، داستان انسان امروز است. رهبران سیاسی کشورها حیله گرانی هستند که راه حکومت اقلیتی بسیار بسیار ناچیز را بر اکثریت هموار می کنند و با گسترش قدرت اقتصادی و نظامی خود همه چیز را می خرند یا به دست می آورند، از فرآورده های کشاورزی و شکار مردم جوامع بدوی تا سرمایه های علمی و معنوی اندیشمندان امروزی. این گروه همان واسطه هایی هستند که دسترنج قشر تولیدکننده را در میانه ی راه می ربایند، چه مالکیت زمین باشد، چه مالکیت اختراع و نظریه ی علمی، چه پول نقد باشد، چه عنوان نویسندگی یک اثر. در نهایت نیز همین گروه به خود لقب شوالیه و دوک و استاد و برنده جایزه نوبل می دهند و با برقراری قوانین خودساخته مطمئن می شوند که فرزندان شان نیز از همان مدارج و مزایا بهره مند خواهند شد.
جماعتی که در طول سده ها و نسل در نسل مردم را به بردگی و بیگاری گرفته اند، امروز با تکیه بر پول فراوانی که کسب کرده اند برای خود شهرت و افتخار کسب می کنند و با دعوت همگان به رعایت قوانینی که خود نوشته اند و پرهیز آنان از هرگونه خشونت، آنان را از هر گونه مقابله به مثل و انتقام جویی باز می دارند. بسیاری از ما بر این باوریم که اگر بازی را به روش آنان بازی کنیم و همه ی جنایات آنان را ببخشیم و خود را در برابر آنان خلع سلاح کنیم، این واسطه های نازنین ما را در ثروتی که از خودمان به یغما برده اند شریک خواهند کرد و یا دست کم دیگر دست تطاول به منابع ما دراز نخواهند کرد. و ما دوست داریم این را باور کنیم چون دانش آموخته ی مکتب همین دلال ها هستیم و گمان داریم مذهب مان یا ملیت مان یا آرمان حزبی مان در گرو حکومت این اقلیت بسیار بسیار ناچیز است. حکایت بی ثمری جنبش های مردمی و نامرادی مبارزه فرودست ترین طبقات جامعه علیه همه ی نشانه های حکومت بزرگترین دروغ تاریخ به روایت دلال هاست.

هیچ نظری موجود نیست: