دیگر صدای زنگ و زنگولهای نمانده.
نه. دیگر طنین شادمانهی آواز کودکان را نمیشنوم.
نه. دیگر طنین شادمانهی آواز کودکان را نمیشنوم.
باد است، پریشان "میان خانههای خالی".
آن سرزمین بکر که
بهارش به نرگستانی میمانست و
تابستانش از آن سایهها،
پاییزش مال من بود.
آن سرزمین محبوب
در زمستان بیکسی مرده است.
بیگدلی، احمد. اندکی سایه. تهران: نشر چشمه، ۱۳۹۵، ص ۶۸.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر