همیشه گروهی از شهروندان هستند که حاضرند شرافت و وجدان انسانی خود را در گرو سرکوب مردم بی دفاع بگذارند و در جامه پلیس به خدمت حکومت ها درآیند. نان این جماعت در طول تاریخ همیشه آغشته به خون مردم بوده است. ممکن است مانند ایرانیان دستمان به سلاحی بند نباشد تا آنان را مجازات کنیم، یا مانند آمریکایی ها آنچنان در بند فاشیزم باشیم که قدرت سر بلند کردن نداشته باشیم، ولی می توانیم با قطع حمایت مادی، تحقیر اجتماعی، پرهیز دادن جوانان از پیوستن به پلیس، و نخواندن اشعار دزد و پلیس برای کودکان، پلیس را از جامعه ی انسانی پس برانیم. اگر قرار باشد بین بزهکاران مولود جبر اجتماعی و پلیس خودفروخته یکی را انتخاب کنیم، زندگی در میان تبهکاران قابل تحمل تر خواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر