۱۳۸۸ دی ۱۷, پنجشنبه

آرمان

آدمی به آرمانی که در دل و جان دارد آدمی ست. من، تا جایی که توانسته ام خود را بسنجم، آرمانگرا بوده ام و هستم. آرمان نقشی زنده و زیباست، اما گریز پا. به دست، هرگز نمی آید. باید خواستش و در پی آن دوید، از پا ننشست. آرمانی که من بدان دل بسته ام بهی است، آزادگی است، دادجویی و انصاف دهی است، خشنودی است. چنین آرمانی را برای شما هم آرزو دارم. بدرود.
محمود به آذین

به آذین، محمود. چال. نشر نگرش، 1385. ص 175.

هیچ نظری موجود نیست: