۱۳۸۹ تیر ۱۲, شنبه

نیویورک

سرمایه داری در آمریکا به همه چیز چنگ انداخته است از جمله گردشگری. آمریکایی ها نذر دارند که حتما در لاس وگاس قمار کنند، برای ماه عسل به هاوایی بروند، حتما روی پیاده روی هالیوود راه بروند، و جز آن. رفتن به نیویورک بدون درگیری روانی با آنچه همه می کنند و جایی که همه می روند به همین دلیل ساده نیست. فقط می شود گاهی برنامه ها را دستکاری کرد و مثلا از رفتن به مجسمه آزادی و بازمانده برج های تجارت جهانی و خیابان وال صرف نظر کرد. در مقابل اما خرید فیلم محمد رسول الله از فروشنده بنگلادشی در کویینز، یا طراحی های هنرمندان آزاد از میدان یونیون، و حتی سرکشی به عتیقه فروش هراتی در گرینویچ (بدون خرید البته!)، به جای خرید از فروشگاه های منهتن و سوهو بسیار ساده است. کافی است پول بادآورده نداشته باشید، همه چیز طبق برنامه پیش خواهد رفت. این چند تا پیوند و عکس هم پیشکش همین سفر است:
Dan

Henry

Kristiana

Abdul

تظاهرات یادمان بیست و دوم خرداد در نیویورک (امروز ایران، فردا فلسطین)



سر مویی از انبوه آثار سرقت شده از ایران در موزه ی هنر نیویورک. این آثار پیش از برنامه ی هسته ای ایران دزدیده شده اند.



نمونه ی اسکلت فلزی در نیویورک: کاش زلزله ای، زلزله ای، زلزله ای، در کار، در کار، در کار، می بود.


بازمانده ی جنگ سرد در هارلم: این یکی به برنامه ی هسته ای ایران ربط دارد، یا اگر آمریکا به ایران حمله کند باید ربطش دهیم.


معماری کمینه گرا یا مینیمالیست یا وقتی تیرآهن ها را یک متر بلندتر سفارش می دهند.


مردم نیویورک از نشستن کنار تندیس همجنس بازان واهمه ای ندارند ، شاید هم جای دیگری جز این پارک ندارند که بروند.


میدان اتحادیه: یادگار زمانی که کارگران در آمریکا حقی داشتند، یا دست کم می خواستند حق شان را بگیرند.


و آثار باقیه دیواری.

هیچ نظری موجود نیست: